دلتنگم !
مثل خیلی از روزهای زندگانی ام .
این روزها هیچ کس شریک غم و دلتنگی آدمها نیست ؛ تنها همدم تنهایی ها
وبیکسی هایم ، یک قلم و چند ورق کاغذ تا نخورده است .
اگر روزی کاغذهایم تمام شوند چه کنم . . . ؟!
دلتنگم . . . !
دلتنگ کسی که گردش روزگارش به من که رسید از حرکت ایستاد . . . !
دلتنگ کسی که دلتنگیهایم را ندید . . .
دلتنگ خودم . . .
خودی که مدتهاست گم کرده ام . . . !
می دونی دلتنگی یعنی چی ؟
دلتنگی یعنی اینکه : بشینی به خاطراتت باهاش فک کنی ،
اونوقت یه لبخند بیاد رو لبت !
ولی چند لحظه بعد شروع اشکهای لعنتی . . .
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3